یکی از جلوه های زندگی مشترک حضرت علی علیه السلام و فاطمه زهرا (علیها السلام) تقسیم مطلوب وظایف و مسئولیت های زندگی بود.
 

مقدمه

حضرت زهرا علیهاالسلام نماد خوب همسرداری است؛ زیرا همواره در استحکام پیوند مشترک خویش با حضرت علی علیه السلام اهتمام می ورزید و در تمامی مراحل زندگی، به عنوان یار و مددکار همسر خود به شمار می رفت. روزی پیامبر صلی الله علیه و آله از حضرت علی علیه السلام پرسید: زهرا را چگونه یافتی؟ امام پاسخ داد: فاطمه، خوب یاوری برای اطاعت الهی است.

آن چه در زندگی حضرت زهرا علیها السلام بسیار پرفروغ و تابنده است، نهایت عشق وعلاقه ای است که به همسر والامقام خود حضرت علی علیه السلام داشت و در نکوداشت و حفظ حریم او، از هیچ تلاش و کوششی دریغ نمی ورزید. در مورد میزان عشق و علاقه حضرت زهرا علیها السلام به علی علیه السلام نقل است که: وقتی پیامبر حضرت علی علیه السلام را به جنگ ذاتُ السلاسل می فرستاد، علی علیه السلام نزد فاطمه علیها السلام رفت و دستمال مخصوصی راکه در جنگ های سخت به سر می بست طلبید. فاطمه علیها السلام گفت: به کجا می روی؟ حضرت علی علیه السلام پاسخ داد: به جنگ ذات السّلاسل. حضرت فاطمه علیهاالسلام به دلیل مهر و محبتی که به علی علیه السلام داشت، گریان شد. در همین هنگام پیامبر به خانه فاطمه آمد و به او فرمود: آیا می ترسی که شوهرت کشته شود، نه ان شاءاللّه کشته نمی شود.[1]
 

همسرداری در زندگی حضرت زهرا (س)

تندیس مهربانی
فاطمه علیهاالسلام با جایگاه حساس و خطیر شوهرش آشنا بود و به خوبی می دانست که علی علیه السلام در محیط بیرون، با چه مشکلاتی روبه روست. ازاین رو کوشش او، ایجاد محیطی آرام و با صفا درخانه بود. فاطمه علیها السلام نه تنها سخنی که موجب پریشانی همسر خود بشود بر زبان نمی آورد، بلکه هر آن چه می گفت وانجام می داد، در راه مصالح عالی همسر فداکار و دلاورش بود. بر این اساس است که حضرت علی علیه السلام، زندگی خویش را با فاطمه علیهاالسلام این گونه توصیف می کند: «فاطمه هیچ گاه از من نرنجید و او نیز هرگز من را نرنجاند. او را به هیچ کاری مجبور نکردم و او نیز مرا آزرده نساخت. درهیچ امری قدمی برخلاف میل باطنی من برنداشت و هرگاه به رخسارش می نگریستم، تمام غصه هایم برطرف می شد و دردهایم را فراموش می نمودم».

در زندگی مشترک علی علیه السلام و زهرا علیهاالسلام، فداکاری موج می زد؛ زیرا حضرت زهرا علیهاالسلام که اُسوه ایثار و فداکاری بود، هیچ گاه از شوهر خویش خواهش و تمنّایی نمی کرد. در تاریخ آمده که: حضرت علی علیه السلام صبحگاهی گرسنه بود و از حضرت زهرا علیهاالسلام غذایی طلبید. ایشان پاسخ داد: دو روز است که چیزی در خانه نداریم جز همان خوراک مختصر که شما را به آن بر خود مقدم داشتم و برای شما آوردم. علی علیه السلام فرمود: چرا به من نگفتی که چیزی تهیّه نمایم. ایشان در جواب گفت: «من از خدایم خجالت کشیدم که تو را برآن چه توانش را نداری وادار نمایم».[2]
 
تقسم کار
یکی از جلوه های زندگی مشترک حضرت علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام، تقسیم مطلوب وظایف و مسئولیت های زندگی بود. آن ها در ابتدای زندگی زناشویی، از پیامبر تقاضا کردند کارها را میان آن دو قسمت کند. رسول خدا نیز کارهای خانه را به فاطمه سپرد و مسئولیت های خارج از منزل را به علی علیه السلام واگذار کرد. بعد از این بود که زهرا بارها اظهار خشنودی می کرد و رضایت خود را از آن ابراز می داشت. بی تردید این تقسیم بندی پیامبر، بر مبنای ساختار روحی و جسمی، و نیز مصلحت اجتماعی آن ها بود.[3]
 
مدارا با شرایط اقتصادی شوهر
آنچه در این زمینه از زندگی نورانی حضرت زهرا(س) به ما رسیده، نشان می دهد که آن بانوی بی همتا، در شرایط خاص زندگی مشترک نیز با همسر خود همراهی می کرده است. چنان که در شرح زندگی اش آمده است: «روزی امام علی(ع) به همسر بزرگوار خود فرمود: فاطمه جان! آیا غذایی داری تا رفع گرسنگی کنم؟ آن بانوی بزرگوار پاسخ داد: خیر! سوگند به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید، دو روز است که در خانه غذای کافی نداریم. امام علی(ع) با تأسف فرمود: فاطمه جان! چرا به من خبر ندادی تا غذا تهیه کنم؟ فاطمه(س) فرمود: ای اباالحسن! من از پروردگار خود حیا می کنم که چیزی از تو درخواست کنم که فراهم کردن آن در توانت نیست».[4]
 
شناخت دقیق روحیات همسر
یکی از عوامل بسیار مهم و اساسی در تحکیم بنیان خانواده، برخورد شایسته با همسر است. فراست و کاردانی در اداره منزل و رفتار با همسر، می تواند راز موفقیت در همسرداری باشد.

حضرت فاطمه زهرا (س) به ظرافت های روحی حضرت علی(ع) آگاه بود و به آنها توجه می کرد و در شرایطی که کسی همسر بزرگوارش را درک نمی کرد و به حقیقت رفتار و کردار او پی نمی برد، یار و همدم ایشان بود. برای نمونه شبی یکی از یاران امام علی(ع)، در تاریکی نخلستان، شاهد حالات عرفانی و راز و نیاز شگفت انگیز آن حضرت با معبود خویش بود. ناگهان دید که حضرت مانند چوب خشکی به زمین افتاد. پس گمان کرد ایشان از دنیا رفته است و هراسان آنچه را دیده بود، به حضرت زهرا(س) خبر داد. آن بانوی گرامی با شناختی که از روحیات ایشان داشت فرمود: این حالتی است که به دلیل ترس از پروردگار برای وی پدید آمده است.[5]

پی نوشت :
[1] گلبرگ مرداد 1384، شماره 65
[2] گلبرگ مرداد 1384، شماره 65
[3] گلبرگ مرداد 1384، شماره 65
[4] طوبی بهار 1387، شماره 28
[5] طوبی بهار 1387، شماره 28